نگاهی کوتاه به شهرستان ابهر
ابهر یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین موردهای جهانگردی و توریستی استان زنجان به شمار می آید که برای توسعه و گسترش صنعت گردشگری از توانایی های قابل توجهی برخوردار است. مهم ترین و تاریخی ترین اثر شهرستان ابهر، گنبد عظیم و مشهور سلطانیه است که به تنهایی قابلیت برابری با سایر بناهای استان را دارا است. ابهر یکی از شهرستان های خاوری استان زنجان و دومین شهرستان با اهمیت بعد از زنجان است که دارای کوه ها و رودخانه های متعددی بوده و از جاذبه های طبیعی زیادی برخوردار است. تقریباً در تمام نقاط ابهر آثار زیبا و مکان های دیدنی با ارزشی یافت می شوند ولی بیش تر آثار تاریخی این شهرستان در قسمت های شمالی منطقه واقع شده اند. معبد تاریخی داش کسن در کنار شهر تاریخی و با ارزش سلطانیه، آرامگاه چلبی اوغلی، آرامگاه ملاحسن کاشی و گنبد آجری سلطانیه در مجموع محور فرهنگی - تاریخی سلطانیه را تشکیل می دهند. این بناها در دشت مسطح و زیبای سلطانیه جلوه ای خاص داشته و همواره مورد بازدید دوست داران تاریخ و فرهنگ ایران زمین قرار می گیرند. ابهر از نخستینزیستگاه های انسانی ایران است که از قدمت و پیشینه طولانی برخوردار می باشد. یافته های باستان شناسی از تپه های باستانی منطقه بر وجود حیات در هزاره های قبل از میلاد در این منطقه مهر تایید می زنند. این شهرستان مشاهیر و بزرگان زیادی را پرورش داده و دیرینگی تاریخی این منطقه سبب وجود جاذبه های تاریخی متعدد در آن شده است. دوخت گیوه، تهیه کلاه های نمدی و کفش های چرمی زنانه و مردانه از دیگر صنایع دستی این ناحیه به شمار می آید. رویه گیوه، بیش تر توسط بانوان و دختران و از نخ مخصوصی بافته می شود. سپس کفاش رویه ها را خریداری و با لاستیک و چرم به شکل گیوه قابل مصرف درمی آورد. صنایع دستی شهرستان ابهر از جمله صادرات این منطقه هستند.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
نام ابهر از واژه پهلوی «اوهر» به معنای محل بستن آب ها، گرفته شده است. «او» در واژه اوهر به معنای آب (نماد زندگی در آیین زرتشت) و «هر» به معنی دشواری کار و محدود کردن است. در کتاب حدود العالم، واژه ابهر به معنای آبادی که آب فراوانی برای ایجاد آسیاب دارد، آورده شده است. براساس بررسی های انجام شده، نخستین جایگاه سکونتگاهی ابهر، در تپه قلعه در کناره ابهر رود بوده که این منطقه را می توان از جمله نخستین زیستگاه های انسانی استان زنجان به شمار آورد که قدمت آن به هزاره های پیش از میلاد می رسد. کشفیات موجود ثابت کرده است که قدمت «قلعه تپه» یا «تل دارا» به دوره کیانیان می رسد، همچنین ثابت شده که کاخ داراب شاه(پادشاه کیانی) در این منطقه قرار داشته و احتمالاً در آن دوران، از این قلعه به عنوان پادگان سربازان استفاده می شده است. منطقه ابهر از نخستین زیستگاه های انسانی ایران است که از قدمت و پیشینه طولانی برخوردار بوده است. نشانه های موجود در تپه های باستانی منطقه، بر وجود حیات درهزاره اول پیش از میلاد در این منطقه گواهی می دهند. به استناد شواهد تاریخی موجود، در سال 821 پیش از میلاد، قبایل مختلف مادها تحت رهبری فرمانده خود "هاناسیروکا" در محلی به نام " بیت سگبات" واقع در دره ابهر چای در قسمت جنوب باختری قزوین، جمع شدند و در این محل میان آن ها و آشوری ها نبردی درگرفت. در حدود قرن هفتم پیش از میلاد و پس از آن نواحی تحت تسلط آشور، به محدوده قزوین و خاور همدان تا قسمت علیای دره قزل اوزن می رسید و در دوره ساسانیان ناحیه های واقع بین دو رودخانه ابهر رود و خررود (که هم اکنون نقاطی چون تاکستان، فارسجین و نرگه در خاور ابهر را شامل می شود) بسیار آباد و ازموقعیت ممتازی برخوردار بوده است. در دوره ساسانیان منطقه ابهررود تحت تسلط یکی از هفت خاندان مهم حکومت گر ایران بنام خاندان مهران قرار داشته و از رونق خوبی برخوردار بوده است. در دوره اسلام نیز به علت هم مرز بودن با دیلم و تمایل سرداران عرب به تسلط بر دیلم اهمیت خاصی داشته است. پایتخت شدن سلطانیه در زمان ایلخانان سبب رونق منطقه ای ابهر شد اما در زمان تیمور این شهر به کلی ویران گردید. پس از آن در دوره صفویه و در زمانی که قزوین پایتخت کشور بود، این منطقه نیز از اهمیت ارتباطی زیادی برخوردار شد. در دوران قاجار نیز به دلیل ارتباط ایران با روسیه و گذشتن مسیر ارتباطی تهران - روسیه از راه ابهر و زنجان، این منطقه اهمیت ارتباطی داشته است. آثار موجود در تپه های باستانی موجود در منطقه ابهر بر تاریخ طولانی تر منطقه گواهی می دهند ولی به علتکمبود اطلاعات و انجام نشدن حفاری های علمی در آن ها، گمان های تاریخی، مورد تردید است. گفته می شود در سال 1330 هجری قمری جهانشاه خان افشار، یکی از مالکین مقتدر و رییس ایل افشار خمسه، در قلعه تپه کاوش کرده و اشیای با ارزشی را که می توانست بر دیرینگی تاریخ این منطقه گواهی دهد، از زیر خاک بیرون آورده و با خود برده است. از آن جا که در این کاوش هیچ گونه اصول حفاری و باستان شناسی رعایت نشده، این منطقه به کلی زیر و رو شده و ادامه کار برای کارشناسان دشوار شده است.